راه مهدی(عج) ادامه راه محمد(ص) و علی(ع) و قرآن است. اینک راه مهدی(عج) چهارمین راه است. این چهار راه به یک مقصد منتهی می شوند و آن حق و حقیقت است. پس چهاری است که با یک مساوی است. چهار راهی است که نظیر ندارد و بی مانند است.
خانه کعبه، قبله گاه اهل حق نیز چهار سو دارد: شمال، جنوب، مشرق، مغرب. به شمالش رو کنید، به قبله رو کرده اید. به جنوبش رو کنید، به قبله رو کرده اید. به مشرقش چنین است. به مغربش نیز چنین است و همگان رو به کعبه نماز می گزارند، با آن که رو در روی یکدیگرند. این چهار نیز مساوی است با یک.
قبله همگان یکی است و انحراف از قبله، انحراف از حق است، انحراف از شریعت است و طریقت و حقیقت. پیامبران و اولیای خدا راهنمایان راه حق بوده و هستند. آن ها بسیارند، ولی از نظر هدف یکی هستند. همه آن ها راه حق را نشان دادند و مردم را به سوی حق دعوت کردند. راه حق، صراط مستقیم است و باید تا رسیدن به مقصد، این راه طی شود. انحراف از آن در هر قدم، انحراف از حق است.
پذیرفتن موسی(ع) و انکار عیسی(ع) نادرست است. ایمان به عیسی و انکار محمد(ص) راهی است باطل و انحراف از حق و حقیقت است. به رسول خدا ایمان داشتن و خلفا و جانشینان آن حضرت را انکار کردن و اصل مقدس امامت را نادیده گرفتن، انحراف از حق است. حضرت علی(ع) را پذیرفتن و از امامت دو سرور جوانان اهل بهشت بی خبر بودن انحراف از راه حق است. پنج تن را پذیرفتن و با دگران سروکار نداشتن، انحراف از حق است. شش امامی بودن، انحراف است، هفت امامی شدن انحراف است، دوازده امامی بودن، صراط مستقیم است و بس. بر دوازده افزودن نیز انحراف است. جانشینان رسول خدا دوازده تا هستند، بی کاهش و بی افزایش. راه خدا همین است و راه مهدی هم چنین است.
و اکنون...
یازده ستاره عصمت در طول 1400 سال، رسالت خویش را در قبال انسان انجام داده اند و سنت خداست که زمین از حجتی که راهنمای بندگان است، خالی نباشد. ما در انتظار رؤیت خورشیدیم. همان خورشید عدالتی که بشرِ تشنه عدالت و محروم از امام و حجت را نور حیات ببخشد و دل های سرد و خزان زده انسان معاصر را با تبلور محمدی اش جلایی دوباره دهد و بهار و شادابی ایام را پیش کش دل های خسته از نامردمی ها و ناجوان مردی ها سازد.
انسان کامل و مقدسی که رهبری جهان را به دست خواهد گرفت و برپا دارنده عدالت جهانی خواهد بود، در زبان دانش و معرفت «مهدی» نامیده شده است.
مهدی کسی است که ظلم و ستم را از جهان برخواهد کَنَد و خاور و باختر و شرق و غرب را از عدل و داد آکنده خواهد ساخت.
نظریه مهدی سمبل مبارزه با ظلم و بیدادگری و برانداختن ستم کاری از صفحه گیتی است. این نظریه از امیدهای اصلی بشر بوده و هست و در نهاد هر کس چنین امیدی موجود است و حضرت مهدی نور، این امید است.
همه ادیان و مذاهب بشری خبر از آمدن کسی داده اند و کسی را نام برده اند که او همان مهدی خواهد بود، ولی هیچ یک از ادیان گذشته مانند اسلام نظریه «مهدی» را محکم و استوار نساخته اند. امروزه نه تنها پیروان خود را به ظهور مهدی مژده داده اند، بلکه متوجه این نظریه نیز شده اند و این یکی از حق های بزرگ اسلام، بر جامعه بشریت است.
اینک بایستی به کاوش پرداخت تا معلوم شود که مهدی کیست و چگونه کسی است و ما باید چگونه باشیم. مهدی کسی است که به وسیله خدا تعیین شده است. چون بشر ناتوان است که چنین کسی را بشناسد. مهدی مانند دیگر افراد بشر است. مهدی اجرا کننده تعلیمات همه انبیا و خواسته های همه اولیا خواهد بود.
مهدی، باید دانشی نامتناهی داشته باشد، بینشی بی پایان داشته باشد، استقامت داشته باشد، خستگی ناپذیر باشد، دارای بالاترین قدرت روحی باشد، مهربان و مردم دوست باشد، در نظر او همه یکسان باشند، آن قدر در عدالت و دادگری قوی باشد که نگذارد پوست ارزنی از دهان موری گرفته شود. در غیر این صورت مردم از گردش پراکنده خواهند شد و کسانی که باقی خواهند ماند، یا از ترس خواهد بود یا از طمع و هر دوی این ها با عدالت و دادگری او سازگار نیست. مهدی، امید بشر، برگزیده خدا، انجام دهنده دستورات انبیا، انسان بزرگ، پاکیزه ترین بشر هنگام قیام و دادگستری زنده و پاینده است که سراپای وجودش از فضیلت و عدالت و بزرگواری آکنده شده است. نقطه ضعف نباید داشته باشد، پدرانش بایستی پاک و پاکیزه باشند و در پاکیزه ترین محیط، تربیت و پرورش یافته باشد و عنایت الهی در پرورش او دخالت کامل داشته باشد.
|